جدول جو
جدول جو

معنی شانه کاری

شانه کاری((نِ))
درآویختن با کسی، زد و خورد کردن
تصویری از شانه کاری
تصویر شانه کاری
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شانه کاری

شانه کاری

شانه کاری
کنایه از درآویختن به کسی باشد یعنی با آن شخص در مقام زد و خورد درآید. (برهان قاطع). درآویختن هر چیز عموماً و درآویختن با کسی تا آن شخص در مقام زد و خورد آید خصوصاً. (بهار عجم) (آنندراج) :
کمال ار سر ندارد باتو زلفش
مشو درهم که آن از شانه کاری است.
کمال اسماعیل (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

خانه کاری

خانه کاری
کارکردن دلاک و حمامی و نجارو صحاف و مانند آن در خانه مردمان محتاج بدانان
لغت نامه دهخدا

دانه کاری

دانه کاری
عمل دانه کار. کشت کردن. کشتکاری. تخم پاشی:
بجز دانه کاری مرا کار نیست
بمن پادشاهی سزاوار نیست.
نظامی
لغت نامه دهخدا

شاه کاری

شاه کاری
شاگاری، سخره کاری، بیگاری، رجوع به شاکاری شود
لغت نامه دهخدا

آینه کاری

آینه کاری
نوعی تزیین داخلی ساختمان که بوسیله آیینه های کوچک و نشاندن آنها بر دیوار و سقف اشکال هندسی و گل و بته های مختلف ایجاد کنند، مجموع آیینه های کوچکی که برای تزیین بدیوار و سقف نشانده باشند
فرهنگ لغت هوشیار