جدول جو
جدول جو

معنی شاماخ

شاماخ
سینه بند، پستان بند، نوعی غله که دانه های بسیار کوچک دارد، شماخ
تصویری از شاماخ
تصویر شاماخ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شاماخ

شاماخ

شاماخ
نام نوعی از غله است و دانه های آن بغایت کوچک میباشد، (برهان قاطع)، نوعی از حبوب مأکول است بسیار ریزه بهندی شاماک و ساوان نامند، (از فرهنگ نظام)، قسمی ارزن، (ناظم الاطباء)، ارزن، جاورس و گاورس، (از دزی ج 1 ص 716)، غله سالوا، (الفاظ الادویه)
سینه بند زنان را گویند و آن پارچه ای باشد که زنان پستانهای خود را بدان بندند، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، شاماخچه، شاماخجه، شاماک، شاماکچه، رجوع به این کلمات شود
لغت نامه دهخدا

شاماک

شاماک
سینه بند زنان جامه کوچکی که مردم در وقت کار کردن پوشند، سینه بند زنان پیش بند
فرهنگ لغت هوشیار

شاماک

شاماک
سینه بند زنان، پیش بند، جامه ای که هنگام کار می پوشند
شاماک
فرهنگ فارسی عمید

شاماک

شاماک
جامه کوچکی که مردم در وقت کار کردن پوشند، سینه بند زنان، پیش بند
شاماک
فرهنگ فارسی معین

شاموخ

شاموخ
نام قریه ای است در اطراف بصره و نسبت به آن شاموخی است، (از انساب سمعانی) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

شامان

شامان
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان دامغان، 215 تن سکنه دارد آب آن از چشمه علی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا