جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شادن

شادن

شادن
آهوبرۀ مستغنی از مادر. (منتهی الارب). آهو برۀ بی نیاز شده از مادر که سرون برآورده باشد. (دهار). بچۀ آهو. (غیاث). آهو برۀ سرو برآورده. آهوبره که سروی وی برآمده باشد. ج، شَوادِن. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

شادان

شادان
شاد، خرم، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر برزین از مردم توس و نام یکی از راویان شاهنامه
شادان
فرهنگ نامهای ایرانی