جدول جو
جدول جو

معنی شادگونه

شادگونه((نِ))
پشتی، تکیه گاه، بالاپوش، جبه، تشک
تصویری از شادگونه
تصویر شادگونه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با شادگونه

شادگونه

شادگونه
نهالی توشک که بر بالای آن خوابند، بالا پوش جبه، تکیه گاه، زن بازیگر مطربه
فرهنگ لغت هوشیار

شادگونه

شادگونه
تکیه گاه، پشتی، نهالی، تشک، جبه، بالاپوش، زن بازیگر و مطربه
شادگونه
فرهنگ فارسی عمید

شادکونه

شادکونه
معرب شادگونه. تشک. نهالی. (دزی ج 1 ص 715). رجوع به شادگونه شود
لغت نامه دهخدا