جدول جو
جدول جو

معنی سیلابکند

سیلابکند((~. کَ))
کنده ها و شکاف هایی که به سبب سیلاب در روی زمین پدید آید
تصویری از سیلابکند
تصویر سیلابکند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سیلابکند

سیلابکند

سیلابکند
کنده ها و شکافهایی که به سبب سیلاب در روی زمین پدید آید
سیلابکند
فرهنگ لغت هوشیار

سیلاب کند

سیلاب کند
کنده ها و رخنه ها و شکاف هایی که در اثر سیل در روی زمین پیدا شود
سیلاب کند
فرهنگ فارسی عمید

سیلاب کند

سیلاب کند
زمینی را گویند در کوه و صحرا که آب و سیل آنرا کنده و رخنه ها در آن افکنده باشد و آن رخنه ها را نیز سیلاب کند خوانند. (برهان) (آنندراج). زمینی که سیلاب آنرا کنده باشد. (فرهنگ رشیدی). زمینی در کوه و صحرا که توجبه آنرا کنده و رخنه ها در وی افکنده باشد. (ناظم الاطباء) :
چگونه راهی، راهی درازناک و عظیم
همه سراسر سیلابکند و خاره و خاک.
بهرامی
لغت نامه دهخدا

سیل بند

سیل بند
سدی محکم که در جلو مظان سیل سازند. (یادداشت بخط مؤلف). سدی که برای جلوگیری از سیل سازند
لغت نامه دهخدا