معنی سیگنال - فرهنگ فارسی معین
معنی سیگنال
- سیگنال
- امواج الکتریکی یا الکترومغناطیسی که برای جابه جایی اطلاعات استفاده می شود، نشانک (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سیگنال
ایگنام
- ایگنام
- سیب زمینی هندی، با ساقه های زیرین بسیار ضخیم بوزن 20 کیلوگرم که آنرا در چین بجای سیب زمینی بکار می برند، (گیاه شناسی گل گلاب ص 286)
لغت نامه دهخدا
سیمناد
- سیمناد
- سوره، همچو سورۀ الحمد و سورۀ قل هو اﷲ و امثال آن، (برهان) (آنندراج)، از لغات دساتیری است، رجوع به فرهنگ دساتیری ص 254 شود
لغت نامه دهخدا
سیصنار
- سیصنار
- مخفف سه صد دینار که معادل شش شاهی است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
سنگناک
- سنگناک
- زمینی که دارای سنگ باشد. (ناظم الاطباء) :
این چنین اسبی تواند برد بیرون مر مرا
از چنین وادی به قاعی سنگناک و نیش زن.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
سوگناک
- سوگناک
- غمناک، دردناک:
نباشد نه رخ را بشویم ز خاک
سزد گربباشم بدین سوگناک،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
ریگناک
- ریگناک
- ریگی، جایی که دارای ریگ باشد، (ناظم الاطباء) : دمث، جای نرم ریگناک، نهر سهل، جوی ریگناک، (منتهی الارب)، زراغن و زراغنگ، زمین ریگناک، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا