کنایه از مُدْبَر و بداختر. (آنندراج) (بهار عجم) : نسوخته ست بهیچ آتشی دو بار سپند ستاره سوختگان ایمنند از دوزخ. صائب (از آنندراج). نظیری نظیراو نتواند گردید. اختری ستاره سوختۀ او باشد. (درۀنادره چ شهیدی ص 74) ، (اصطلاح علم هیأت) سوختن ستاره آن بود که با آفتاب سهم آید و بشعاع آفتاب روشنایی ستاره از میان رود. (از التفهیم)
دهی است از دهستان کیذقان بخش ششتمدشهرستان سبزوار که در 25 هزارگزی جنوب خاوری ششتمد واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و115 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و پنبه، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)