معنی سیاه سر سیاه سر((سَ)) آن چه که سرش سیاه باشد، قلم (که سرش را در مرکب زنند)، سیاه سار، زن بیچاره و بینوا، گناهکار تصویر سیاه سر فرهنگ فارسی معین