جدول جو
جدول جو

معنی سیاه زخم

سیاه زخم((زَ))
مرضی است عفونی که در انسان معمولاً زخمی موضعی و بدخیم تولید می کند و به ندرت اعضای داخلی روده و ریه را می گیرد. و معمولاً از گوسفندان به انسان سرایت می کند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سیاه زخم

سیاه زخم

سیاه زخم
مرضی است عفونی، این مرض در انسان معمولاً زخمی موضعی و بد خیم تولید میکند
فرهنگ لغت هوشیار

سیاه زخم

سیاه زخم
بیماری واگیردار و مشترک میان انسان و دام با علائمی نظیر زخم های قرمز و سیاه و تب، شاربن
فرهنگ فارسی عمید

سیاه زخم

سیاه زخم
مرضی است عفونی که عامل مولدش باکتریدی شاربونوز میباشد. این مرض در انسان معمولاً زخمی موضعی و بدخیم تولید میکند. و بندرت اعضای داخلی روده و ریه را میگیرد. میکرب این مرض در سال 1850 میلادی بوسیلۀ داون کشف شد، و آن باسیلی است هوازی و هاگ دار. در ایران سیاه زخم زیاد است و معمولاً از گوسفند به انسان سرایت میکند و بندرت بوسیلۀ گاو و اسب به انسان منتقل میشود، و نیز سرایتش از انسان به انسان استثنایی است. خراج. ردی. شاربن. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به تاول و طاول شود
لغت نامه دهخدا

سیاه قلم

سیاه قلم
اثر نقاشی که در آن فقط با سیاهی مرکب یا مداد کار شده و رنگ آمیزی نداشته باشد مقابل رنگی
فرهنگ لغت هوشیار