معنی سیاه رگ - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سیاه رگ
سیاه رو
- سیاه رو
- کسی که چهره اش سیاه باشد، کنایه از عاصی، گناهکار، رسوا، شرمنده، روسیاه
فرهنگ فارسی عمید
سیاه رو
- سیاه رو
- بی آبرو، رسوا، بی عزت، (ناظم الاطباء)، روسیاه، شرمنده:
با اینکه از او سیاه رویم
هم هندوک سیاه اویم،
نظامی،
رجوع به سیاه روی شود
لغت نامه دهخدا
سیاه رنگ
- سیاه رنگ
- هر چیز که رنگ آن تیره و تار باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا