معنی سه روح - فرهنگ فارسی معین
معنی سه روح
سه روح((س))
موالید ثلاثه، جماد، نبات و حیوان
تصویر سه روح
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سه روح
سه روح
سه روح
سه جان: بربسته (جماد) رسته (نبات) جنبنده (حیوان) موالید ثلاثه جماد نبات و حیوان
فرهنگ لغت هوشیار
سه روح
سه روح
موالید ثلاثه است که حیوان، نبات و جماد باشد. (برهان) (غیاث) : بچار نفس و سه روح و دو صحن و یک فطرت بیک رقیب و دو فرع و سه نوع و چار اسباب. خاقانی
لغت نامه دهخدا
سه رود
سه رود
سازی است از نوع طنبور که کاسه آن کوچکتر از تار است و به وسیله ناخن سبابه نواخته میشود. سه تار در قدیم دارای سه سیم بوده ولی اکنون چهار سیم دارد
فرهنگ لغت هوشیار
سه رود
سه رود
سه تار، یکی از آلات موسیقی شبیه تار که کاسۀ آن کوچک تر از کاسۀ تار است و با ناخن سبابۀ نواخته می شود. این ساز در قدیم دارای سه سیم بوده، اما امروزه چهار سیم دارد
فرهنگ فارسی عمید
سه رود
سه رود
سه تار است که طنبور سه تار بسته باشد و بعضی گویند چنگ، رباب و بربط است. (برهان) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.