معنی سوسو زدن - فرهنگ فارسی معین
معنی سوسو زدن
- سوسو زدن((زَ دَ))
- روشنایی اندک که از دور دیده شود
تصویر سوسو زدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سوسو زدن
سوسو زدن
- سوسو زدن
- نور ضعیف دادن سوزدن: چراغهای کم نور در آن کوچه غم افزا سوسو می زد
فرهنگ لغت هوشیار