جدول جو
جدول جو

معنی سنگ بسته

سنگ بسته((~. بَ تِ))
محوطه ای که با دیوار سنگی احاطه کرده باشند، سنگچین، استوار، محکم
تصویری از سنگ بسته
تصویر سنگ بسته
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سنگ بسته

سنگ بسته

سنگ بسته
محوطه ای که با دیوار سنگی احاطه کرده باشند سنگچین، استوار محکم: دژ سنگ بسته
فرهنگ لغت هوشیار

تنگ بسته

تنگ بسته
چاروایی که آنرا زین نهاده و تنگ آنرا بسته باشند و در این حالت آمادۀ سواری یا بار بردن است:
تا اسب تنگ بسته نگیرم ز مدح میر
نگشایم از خرک جرس هجو تنگ تنگ.
سوزنی.
ماده خری تنگ بسته را بنهادم
چنبر بگسست و از نوار فروماند.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

زنگ بسته

زنگ بسته
تیغ و آئینه و امثال آن که موریانه خورده باشد. (آنندراج). پوشیده شده از زنگ و زنگ زده. (از ناظم الاطباء) :
لعل لبش ز سبزه خط دلنواز شد
زین قفل زنگ بسته در عیش باز شد.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

رنگ بسته

رنگ بسته
رنگ ثابت. ثابت رنگ. آنچه دارای رنگ پایدار باشد. رنگ نرو:
سپید است دستار لیکن مذهب
سیاه است جبه ولی رنگ بسته.
خاقانی.
و رجوع به رنگ بست و رنگ بست کردن شود
لغت نامه دهخدا

سنگ بست

سنگ بست
برآوردۀ با سنگ چنانکه دیوارۀ چاهی یا کنار رودی. (یادداشت بخط مؤلف) : و علل و مشرف و شحنه پدید کرده بوده حاصل برای عمارت سنگ بست و پل. (تاریخ طبرستان).
ز مهد زر و گنبد سنگ بست
مهیاش کردند جای نشست.
نظامی
لغت نامه دهخدا

سنگ بست

سنگ بست
محکم. (غیاث) :
دو برج رزین زین دز سنگ بست
ز برج ملک دوردرهم شکست.
نظامی.
چو زد کوزه بر حوضۀ سنگ بست
سفالین بد آن کوزه حالی شکست.
نظامی.
در آن کوش از این خانه سنگ بست
که همسنگ این سنگی آری بدست.
نظامی.
، ثابت. پابرجا:
در آن خطه بود آتشی سنگ بست
که خواندی خودی سوزش آتش پرست.
نظامی.
، میوه که هنوز نارسیده باشد و اثر خامی در او ظاهر شود. (غیاث)
لغت نامه دهخدا

سنگ بست

سنگ بست
نام محلی کنار راه مشهد به کاریز میان چم آباد و حاجی آباد در سی و هشت هزار و هشتصد گزی مشهد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

سنگ نبشته

سنگ نبشته
نوشته ای که بر روی سنگ کنده باشند کتیبه سنگی. توضیح کتیبه ایست سنگی در موضعی در شمشیر آباد خرم آباد به طرف جاده اهواز بالاتر از ساختمان شرکت نفت و آن میل مکعبی است که بر آن نوشته ایست به خط کوفی. لرهای خرم آباد آنرا سنگنوشته و سنگنوشتا گویند. این کلمه را ماراکوارت آلمانی در مقاله فارسی آذربایجان که در مجله ایرانشهر طبع شده به کار برده است. سپس آقای پور داود به صورت سنگنبشته آنرا استعمال کرده و دیگران از آنان پیروی نموده اند ولی گروهی استعمال آنرا به مناسبت آنکه در نظم و نثر قدیم نیامده تجویز نمیکنند
فرهنگ لغت هوشیار