فضله و غائط گندۀ آدمی. (برهان). سرگین آدمی که سطبر و گنده و سخت باشد. (غیاث) (از آنندراج). فضله. سگاله. فضله و سگاله که به پاره های بزرگ و دراز باشد از انسان و سگ و مانند آن. گوه آنچه دراز و سخت بود از انسان و سگ و امثال آن. گوه که چون لوله ای آمده باشد: الفاظ بسته اش ز زبان شکسته اش مانند سنده کو گذر از ناودان کند. کمال الدین اسماعیل (از آنندراج). ، حرامزده. سند. رجوع به سند شود