معنی سلطنت - فرهنگ فارسی معین
معنی سلطنت
- سلطنت((سَ طَ نَ))
- پادشاهی کردن، پادشاهی، حکومت، تجاوز، غلبه، دراز زبانی
تصویر سلطنت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سلطنت
سلطنت
- سلطنت
- پادشاهی، فرمانروایی، سلطان شدن، پادشاهی کردن، قدرت، توانایی، قهر و غلبه
فرهنگ فارسی عمید