جدول جو
جدول جو

معنی سل

سل((سَ))
برکشیدن شمشیر، کارد و غیره، بریدن رگ، داغ کردن. مخصوصاً داغ کردن شریان صدغ که درد شقیقه و خیالات و منع نزول آب را نافع است
تصویری از سل
تصویر سل
فرهنگ فارسی معین