جدول جو
جدول جو

معنی سکرتر

سکرتر((س رِ تِ))
منشی، کارمندی که مستقیماً با رئیس کار می کند و در جریان تمام کارهای اداری او قرار دارد
تصویری از سکرتر
تصویر سکرتر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سکرتر

سکرتر

سکرتر
منشی معمولاً خانم که مسئول رسیدگی به امور دفتری رؤسا، مدیران، پزشکان و مانند آن هاست
سکرتر
فرهنگ فارسی عمید

سکرت

سکرت
مستی، گمراهی، سختی مرگ، بیهوشی دم مرگ، بیهوشی در حال احتضار
سکرت
فرهنگ فارسی عمید

سکرت

سکرت
مستی: از سر نخوت و سکرت غرور بکثرت اتباع و اشیاع خویش از شهر بیرون آمد. (ترجمه تاریخ یمینی). رجوع به سکره شود، غرور. خودخواهی. تکبر: ممکن است سکرت سلطنت... او را بر این باعث باشد. (کلیله و دمنه). امیر ابوالحرث از سر سکرت جوانی و غفلت کودکی و... (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا