جدول جو
جدول جو

معنی سکرت

سکرت((سَ رَ))
بی هوشی دم مرگ، بی هوشی در حال احتضار
تصویری از سکرت
تصویر سکرت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سکرت

سکرت

سکرت
مستی، گمراهی، سختی مرگ، بیهوشی دم مرگ، بیهوشی در حال احتضار
سکرت
فرهنگ فارسی عمید

سکرت

سکرت
مستی: از سر نخوت و سکرت غرور بکثرت اتباع و اشیاع خویش از شهر بیرون آمد. (ترجمه تاریخ یمینی). رجوع به سکره شود، غرور. خودخواهی. تکبر: ممکن است سکرت سلطنت... او را بر این باعث باشد. (کلیله و دمنه). امیر ابوالحرث از سر سکرت جوانی و غفلت کودکی و... (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا