جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سفک

سفک

سفک
ریختن آب یا خون خون ریختن، دراز کردن سخن را سخن پراکنی ریختن آب خون و مانند آن: سفک دماء، خونریزی
فرهنگ لغت هوشیار

سفک

سفک
ریختن، ریختن آب یا خون. بیشتر به معنی خون ریختن استعمال می شود
سفک دماء: ریختن خون ها
سفک
فرهنگ فارسی عمید

سفک

سفک
خون ریختن و اشک ریختن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). ریختن خون و اشک را. (از منتهی الارب) (غیاث) (آنندراج) ، بسیار کردن سخن را. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا