معنی سعی سعی ((سَ)) کار کردن، کوشش کردن، قصد کردن، دویدن بین صفا و مروه کار کردن، کوشش کردن، قصد کردن، دویدن بین صفا و مروه تصویر سعی فرهنگ فارسی معین