معنی سریع السیر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سریع السیر
سریع السیر
- سریع السیر
- بادپا توسن تند رو تندرو: قطار سریع السیر. کگشتی السیر مقابل بطی السیر
فرهنگ لغت هوشیار
سریع السیر
- سریع السیر
- تُندرُو، مقابلِ کُندرو، انسان یا حیوان یا وسیلۀ نقلیه ای که می تواند تند حرکت کند
فرهنگ فارسی عمید