معنی سریع - فرهنگ فارسی معین
معنی سریع
- سریع((سَ))
- تند رونده، شتابنده، چست و چالاک، یکی از بحرهای عروضی بر وزن «مفتعلن مفتعلن فاعلان»
تصویر سریع
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سریع
سریع
- سریع
- شتابنده، زود، تند، چست و چالاک، در علوم ادبی در علم عروض بحری از شعر بر وزن مفتعلن مفتعلن فاعلات
فرهنگ فارسی عمید