جدول جو
جدول جو

معنی سرکوب

سرکوب((سَ))
جای بلند مانند، قلعه، برج، سرزنش، طعنه
تصویری از سرکوب
تصویر سرکوب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سرکوب

سرکوب

سرکوب
کوبندۀ سر، جایی بلند مانند برج، بارو یا تپه که در هنگام جنگ بتوان از آن جا دشمن را سرکوب کرد، طعنه و سرزنش
سرکوب
فرهنگ فارسی عمید