معنی سرکشیدن سرکشیدن((سَ کَ یا کِ دَ)) نافرمانی کردن، رسیدگی کردن، نوشیدن تصویر سرکشیدن فرهنگ فارسی معین
برکشیدن برکشیدن بالا کشیدن، بالا بردنبیرون آوردنتربیت کردنپروردن، کسی را ترقی دادن و بر مرتبۀ او افزودن فرهنگ فارسی عمید
یسرکشیدن یسرکشیدن یرش بردن و حمله آوردن وباشتاب و تغیر و عصبانیت به سوی کسی روی آوردن فرهنگ لغت هوشیار