جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سرزمین

سرزمین

سرزمین
زمین پهناور که قوم و طایفه ای در آنجا به سر ببرند، مرز و بوم، کشور
سرزمین
فرهنگ فارسی عمید

سرزمین

سرزمین
ملک. مملکت. ناحیت. کشور. اقلیم. مرز و بوم:
سحرگه رهروی درسرزمینی
همی گفت این معما با قرینی.
حافظ.
سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد.
؟
لغت نامه دهخدا