جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سردهی

سردری

سردری
بالای در سر آستانه خانه، اطاقی که بالای در خانه ساخته شده باشند سر دری
فرهنگ لغت هوشیار

خردهی

خردهی
نوعی از مرغ است. (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

زردهی

زردهی
زر دادن. عمل زرده. زربخشی:
خورشید راسخی چو تو دانند مردمان
خورشید با تو کرد نیارد برابری
تو زردهی به زایر و خورشید زر کند
چون نام زردهی نبود نام زرگری.
فرخی (دیوان چ دبیرسیاقی ص 382)
لغت نامه دهخدا

سندهی

سندهی
زنجبیل است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه) ، اسم هندی عود است
لغت نامه دهخدا

سردلی

سردلی
دهی است از دهستان باغ ملک. دارای 340 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

سردری

سردری
منسوب است به سردر که از قراء بخاراست. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

سردها

سردها
دهی جزء دهستان هریس بخش مرکزی شهرستان سراب. دارای 141 تن سکنه است. آب آن از چاه. محصول آنجاغلات و بزرک است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا