جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سرحان

سرحان

سرحان
گُرگ، پستانداری وحشی و گوشت خوار شبیه سگ اما از آن قوی تر و درنده تر که در موقع گرسنگی به چهارپایان و حتی به انسان حمله می کند، ذیب، سَمسَم، اَغبَر، ذِئب
اسد، شیر
سرحان
فرهنگ فارسی عمید

سرحان

سرحان
گرگ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). گرگ درنده. (غیاث اللغات). ج، سراحین. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). سِرحال:
در دشت و کوه و بیشه بهم شیرکی چرند
شیر و پلنگ و سرحان گور و گوزن و رنگ.
سوزنی.
- ذنب السرحان، صبح کاذب. فجر اول یا فجر کاذب را از آن جهت ذنب السرحان گویند که شبیه به دم گرگ باشد از حیث استطاله و باریکی. (مفاتیح).
، شیر بیشه، وسط حوض. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا