معنی سر و سر داشتن - فرهنگ فارسی معین
معنی سر و سر داشتن
- سر و سر داشتن((سَ رُ سِ رّ. تَ))
- رابطه داشتن، رابطه پنهانی داشتن
تصویر سر و سر داشتن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سر و سر داشتن
سر و سر داشتن
- سر و سر داشتن
- یا سر و سر داشتن با کسی. با او رابطه داشتن: مثل این که بو برده بودند که او با پلیس سر و سری دارد
فرهنگ لغت هوشیار
سر و کار داشتن
- سر و کار داشتن
- کار داشتن، رابطه داشتن
داد و ستد داشتن
فرهنگ فارسی عمید