جدول جو
جدول جو

معنی سر کیسه کردن

سر کیسه کردن((~. سَ یا سِ. کَ دَ))
اخاذی کردن، با فریب و نیرنگ دارایی کسی را گرفتن
تصویری از سر کیسه کردن
تصویر سر کیسه کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سر کیسه کردن

سرکیسه کردن

سرکیسه کردن
سر و کیسه کردن. از کسی چیزی گرفتن برای خود. باتلطف در سخن و تملق مالی از او بعطا گرفتن. از او مالی به حیله یا تضرع و کلاشی بدست آوردن:
هرچند سرکیسۀ این طایفه مهر است
کردیم سرکیسه ولی اهل جهان را.
میرزا عبدالغنی قبول (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
با فریب و نیرنگ دارایی کسی را یکباره از دستش ربودن
سر و کیسه کردن
فرهنگ لغت هوشیار

سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
کیسه کشیدن به بدن در حمام، کنایه از با فریب و چاپلوسی پولی را از کسی گرفتن، اخاذی کردن
سر و کیسه کردن
فرهنگ فارسی عمید

سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
با فریب و نیرنگ دارایی کسی را یکباره از دستش ربودن
سر و کیسه کردن
فرهنگ فارسی معین

سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
سرکیسه کردن. ربودن مایعرف کسی به نوعی که چیزی پیش او نماند. مأخذ آن کیسه و تیغ حمامی است که چرک در بدن و مو بر سر نمیگذارد. (آنندراج) :
هرچند سرکیسۀ این طایفه مهر است
کردیم سر و کیسه ولی اهل جهان را.
عبدالغنی بیک قبول (از آنندراج).
، در تداول عوام، به نیرنگ وحیلت پولی از کسی گرفتن. تلکه کردن
لغت نامه دهخدا