معنی سر دواندن سر دواندن((سَ. دَ دَ)) کسی را با وعده های دروغ سرگردان کردن تصویر سر دواندن فرهنگ فارسی معین
سر دواندن سر دواندن با کسی امروز و فرداکردن. به تأخیر انداختن. به دفعالوقت با او گذرانیدن. سر گردانیدن. با وعده دروغ کسی را معطل کردن لغت نامه دهخدا
سر وازدن سر وازدن اعراض کردن. (آنندراج) (غیاث). سر باززدن: عاقلانی که ز زنجیر تو سر وازده اند غافلانند که بر دولت خود پا زده اند. صائب (از آنندراج) لغت نامه دهخدا