جدول جو
جدول جو

معنی سخره گیر

سخره گیر
کسی که مردم را به بیگاری می گیرد، کسی که به زیر دستانش سخت می گیرد
تصویری از سخره گیر
تصویر سخره گیر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سخره گیر

سخره گیر

سخره گیر
بیگار گیر، زبونکش زبون آزار آنکه مردم را به بیگاری برد، زیر دست آزار زبونگیر
فرهنگ لغت هوشیار

خرده گیر

خرده گیر
باریک بین، مراقب امور جزئی، دقیق، عیب جو، ایرادگیر
موشِکاف، خُرده بین، خُرده کار، خُرده شِناس، خُرداِنگارِش، خُرده دان، نازُک بین، نازُک اَندیش، نُکته سَنج، ژَرف یاب، ژَرف بین، مُدَقَّق، غَوررَس
خرده گیر
فرهنگ فارسی عمید

نمره گیر

نمره گیر
شماره گیر آلتی که درتلفون تعبیه شده شامل نمره ها و با چرخاندن آن نمره مطلوب را بدست آرند و باطرف مکالمه کنند
فرهنگ لغت هوشیار