معنی ستیزکار - فرهنگ فارسی معین
معنی ستیزکار
- ستیزکار
- ستیزه کار، جنگجو، سرکش، ناسازگار
تصویر ستیزکار
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ستیزکار
ستیزکار
- ستیزکار
- آنکه کار او ستیزه بود. رجوع به ستیزه کار شود
لغت نامه دهخدا
ستیزکاری
- ستیزکاری
- عمل ستیزه کار. رجوع به ستیزه کاری شود
لغت نامه دهخدا
استیزار
- استیزار
- دستور گماردن دستور گرداندن، به دستوری پرداختن ویچیری (وزیری)، گرد کردن و بردن
فرهنگ لغت هوشیار