جدول جو
جدول جو

معنی ستون فقرات

ستون فقرات((~ فَ قَ))
ستون مهره ها، تیره پشت، ستونی مرکب از 33 قطعه استخوان به نام مهره یا فقره که به طور عمودی بر روی هم در پشت انسان قرار دارند
تصویری از ستون فقرات
تصویر ستون فقرات
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ستون فقرات

ستون فقرات

ستون فقرات
در علم زیست شناسی ستونی مرکب از ۳۳ قطعه استخوان به نام مهره یا فقره که به طور عمودی بر روی هم قرار گرفته و در پشت انسان از زیر گردن تا پایین کمر جا دارد و در میان آن سوراخی است موسوم به مجرای فقراتی که نخاع یعنی دنبالۀ دماغ در آن قرار گرفته و در دو طرف دارای دو سوراخ کوچک تر است که اعصاب نخاعی و شرائین در آن جا دارند، سُتون مُهرِه ها، تیرِۀ پُشت، پُشت مازِه، مازِه
ستون فقرات
فرهنگ فارسی عمید