معنی ستوان - فرهنگ فارسی معین
معنی ستوان
- ستوان((سُ))
- استوار محکم، امین، درجه ای است از درجات افسری
تصویر ستوان
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ستوان
ستوان
- ستوان
- افسری که درجه اش بالاتر از استوار و پایین تر از سروان است مثلاً ستوان یکم، ستوان دوم، ستوان سوم، محکم، پایدار، پابرجا، امین
فرهنگ فارسی عمید