جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ساغرگیر

ساغرگیر

ساغرگیر
ساغرگیرنده. باده خوار. میگسار. خراباتی. باده پرست. باده گسار:
خرقه رهن خانه خمار دارد پیر ما
ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما.
خواجو (دیوان ص 48 و373).
لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی، یارب که را داور کنم ؟
حافظ
لغت نامه دهخدا

کاغذگیر

کاغذگیر
چیزی که در زمستان بجهت منع نفوذ باد در دریچه و پنجرۀ خانه گذارند. کاغذی که بر شبکه و پنجرۀ تا بدانها بچسبانند تا گردو غبار و آفتاب در آن نرسد. (آنندراج) :
یار پنهان ز نظر گشت چو شد دیده سفید
مانع پرتو خورشید بودکاغذگیر.
ملاطاهر غنی (از آنندراج).
، و چیزی باشد که خاتم بندان از عاج سازند و هنگام نوشتن نامه و مانند آن کاغذ در آن استوار کنند تا از آسیب باد بر هم نخورد و این در هندوستان متعارف است. (آنندراج) ، گیرۀ کاغذ که از چوب یا فلز سازند
لغت نامه دهخدا

مارگیر

مارگیر
کسی که مارهای زنده را صید می کند، کسی که با معرکه گیری و نشان دادن مار به مردم پول جمع می کند
مارگیر
فرهنگ فارسی عمید

بارگیر

بارگیر
بار گیرنده، بار برنده، بردارندۀ بار، اسب و هر حیوان بارکش، کشتی، ارابه، اتومبیل یا هر وسیلۀ نقلیۀ باری
بارگیر
فرهنگ فارسی عمید