روان، جاری، سرایت کننده، نفوذ کننده در پزشکی مرضی که از کسی به کس دیگر برسد، واگیردار نوعی سار کوچک و خوش آواز با پرهای سیاه و خال های سفید که کمی بزرگ تر از سارهای ملخ خوار است، برای مِثال ز بلبل سرود خوش، ز صلصل نوای نغز / ز ساری حدیث خوب، ز قمری خروش زار (فرخی - ۱۴۵) سار، شاره، شار، دستار بزرگ و نازک که مردان هندی دور سر می بندند تکۀ پارچۀ لطیف به عرض یک متر یا بیشتر و به طول شش یا هفت متر که زنان هندی یک سر آن را به کمر می بندند، قسمت پایین آن به شکل دامن از کمر به پایین را می پوشاند و قسمت دیگرش را دور سینه می پیچند و دنبالۀ آن را روی شانه یا روی سر خود می اندازند
به زبان هندی فوطه و میزری را گویند که زنان آن ملک بپوشند، یک سر آن را ته بند سازند و سر دیگر را مقنعه، (جهانگیری)، لباس اهل دکن است، و زنان آنجا یک سر آن را بطریق فوطه و لنگی برکمر بندند و سر دیگر آنرا مانند مقنعه و روپاک بر سر اندازند، (برهان)، لباس اهل دکن، (آنندراج)، ساری جامۀ عمومی زنان هند، عبارت است از یک پارچه به طول پنج یا شش گز و به عرض 120 صدم گز که نصف آنرا در اطراف بدن پوشند و نصف دیگر برکتف اندازند و آن را یا از ابریشم و یا تارهای سیم و زر می بافند و به نقش و نگارها می آرایند، (سرزمین هند علی اصغر حکمت ص 538)، و رجوع به همان کتاب ص 274 و 275 و سار، ساره، شار، شاره در این لغت نامه شود
شهرستان ساری در فرهنگ جغرافیائی ایران آمده: یکی از شهرستانهای مازندران (استان دوم کشور) و خلاصۀ مشخصات آن بشرح زیر است: حدود - از طرف شمال به دریای مازندران، از جنوب به سلسلۀ جبال البرز (مقسم المیاه بین این شهرستان و شهرستانهای سمنان و دامغان) از خاور به شهرستان گرگان، از باختر به شهرستان شاهی محدود است، آب و هوا - هوای قسمت دشت و میان بند مرطوب معتدل و هوای قسمت کوهستانی مانند سایر نواحی مازندران سردسیر است، ارتفاعات - از سلسلۀ جبال البرز که در منتهی الیه جنوبی شهرستان واقع و ارتفاع متوسط آن در حدود 3 هزار گزاست، 7 رشتۀ فرعی در جهت تقریباً از جنوب به شمال و مایل به باختر منشعب و در 5 تا 30 هزارگزی دریای خزر با زمین یکسان میگردد، این ارتفاعات پوشیده از جنگلهای انبوه و راههای آن محدود و صعب العبور مخصوصاً در موقع بارندگی عبور از آنها بسیار دشوار است، مرتفعترین قلل جنوبی شهرستان بنام قلۀ دیزآباد، چهار نوشاه دژ در جنوب دهستان پشتکوه دو دانگه، و قلل کوه، سفید، داراب کوه، بادله کوه، و کوه چنگی در جنوب دهستان پشتکوه چهار دانگه است، از قلل مذکور قسمت اعظم نواحی مازندران همچنین نواحی سمنان و دامغان دیده میشود، از قلل مرتفع شعبات هفتگانه چلم کوه بین درۀ زارمرود و گرم آب رود و قلۀ کوه جنوبی دشت فریم از سایر قلل شعبات مرتفعتر است، رودخانه هابین هفت رشته کوههای منشعب از سلسلۀ جبال البرز شش رود خانه مهم به طرف شمال و دشت ساری جاری است، مشخصات مختصر هر یک از رودهای بالا از باختر به خاور به شهر زیر است: 1 - رود خانه لاجیم، سرچشمۀ آن از ارتفاعات شمالی سکت است، پس از طی 30 هزار گز به رود خانه تجن می پیوندد، 2 - رود خانه فریم، سرچشمۀ آن رودهای شیرین اشک رود، عروس و داماداست، طول آن 40 هزارگز و در اراضی افراچال به رود خانه تجن ملحق میشود، 3 - رود خانه تجن، سرچشمۀ آن کوه نیزآباد است، و شعب مشهور آن شلی، پرور، رودبارک، گل خواران، کارد کلا است، که بترتیب به آن پیوسته درجهت شمال جریان دارند و در 8 هزارگزی جنوب ساری از کوهستان خارج شده و از خاور شهر گذشته در فرح آباد به دریای خزر می ریزد، طول آن در حدود 12 هزارگز است، رود خانه زارمرود، در 16 هزارگزی و رود خانه گرم آب رود در 30 هزارگزی جنوب ساری به این رود متصل میگردد، 4 - رود خانه گرم آب رود، سرچشمۀ اصلی آن از بادله کوه و چشمه های شور کو نزدیک آبادی کوات و چشمۀ معدنی سورت و دره برد و اراء می باشد، که پس از عبور از دهستان پشتکوه و زیرکوه چهاردانگه از حدود باباکلا به بعد بطرف باختر منحرف و در اراضی بین گردشی و تا کام دورند به رود خانه تجن متصل میشود رودهای کوچک بالارود، لاجیم رود، پلا رود، زلیم رود از شعبات آن است طول رود از سرچشمه تا تجن 75 هزارگز است، 5 - رود خانه زار مرود، سرچشمۀ آن کوه چنگی و حدود پابند از دهستان هزار جریب است، در حدود آبادی درم با رود خانه ارم متصل و در حدود سن کور به باختر منحرف میشود، و موازی با رود گرم آب رود جریان می یابد، و در 16 هزارگزی جنوب ساری به رود خانه تجن می پیوندد، طول رود از سرچشمه تا تجن 80 هزار گز است، 6 - رود خانه نکا، سرچشمۀ اصلی آن شاه کوه در جنوب گرگان و تنگۀ شمشیر بری است، در جهت باختر جریان دارد و رودهای متعدد کوچک از طرف جنوب بآن ملحق میشود و پس از گذشتن از وسط دهستانهای شهریاری و یخکش بطرف شمال منحرف میشود، و از باختر قصبۀ نکا میگذرد در حدود نوذرآباد به دریا منتهی میشود، و طول آن در حدود 100 هزار گز است، در طول دو طرف رودهای مذکور تا حدود 60 هزارگز برنج کشت میشود و پس از خروج از کوهستان دهستانهای متعدد دشت را مشروب میکند، جنگل - در قسمتهای مرکزی شهرستان جنگلهای انبوهی وجود دارد که در هر بخش شرح آن داده میشود، رجوع به بهشهر چهاردانگه، دودانگه شود، نوع درختان در مازندران شرح داده میشود، سازمان اداری - شهرستان ساری از چهاربخش زیر تشکیل شده است: بخش مرکزی شامل 9 دهستان و 230 آبادی با 13000 تن جمعیت، بخش چهاردانگه شامل 3 دهستان و 195 آبادی با 50200 تن جمعیت، بخش دودانگه شامل 5 دهستان و 106 آبادی با 25200 تن جمعیت دارد، بنابر آمار فوق شهرستان ساری از 20 دهستان و 577 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن 246400 تن است، راهها - راه آهن شمال از انتهای دشت و ابتدای ارتفاعات شهرستان ساری میگذرد و در طول شهرستان ایستگاههای زیر وجود دارد: ساری 20 هزارگزی شاهی، نکا 26 هزارگزی ساری، رستمکلا 37 هزارگزی، بهشهر 49 هزارگزی، تیرتاش 67 هزارگزی، گلوگاه 75 هزارگزی، بندرگز 88 هزارگزی ساری، راه شوسۀ ساری به شاهی، و ساری به گرگان در موازات راه آهن واقع است، به اکثر قراء مهم دشت اتومبیل میتوان برد، ولی قسمت اعظم منطقۀ شهرستان بخصوص بخشهای چهاردانگه و دودانگه راه شوسه ندارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
جانوری است که آن را سار نیز خوانند، (جهانگیری) (شعوری)، پرنده ای است سیاه و خالدار که آن را سار هم میگویند، (برهان) (آنندراج)، مرغی است سخنگوی سیاه، (اوبهی)، سارجه، (شرفنامۀ منیری) : الا تا درآیند طوطی و سارک الا تا سرایند قمری و ساری، زینبی، ز بلبل سرود خوش ز صلصل نوای نغز ز ساری حدیث خوب ز قمری خروش زار، فرخی، گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم گهی قمری کند از بر گهی ساری کند اِملی، منوچهری، بدستان چکاوک شکافه شکاف سرایان ز گل ساری و زندواف، اسدی (گرشاسبنامه)، ساری گفتا که هست سرو زمن پای لنگ لاله از آن به که کرد دشت بدشت انقلاب، خاقانی، صفیر صلصل و لحن چکاوک و ساری نفیر فاخته و نغمۀ هزار آوا، خاقانی، بنام صاحب عادل میان خطۀ باغ بسرو بر همه شب خطبه میکند ساری، نجیب الدین جرفادقانی (از جهانگیری و شعوری)، قمری وساری در باغ وطنگه سازند بلبل و فاخته بر سرو نشیمن گیرند، مجد همگر (از جهانگیری)، رجوع به سار، سارج، سارجه، سارک، سارنگ، سارو، ساروک، شار، شارک و شارو شود، نام مقامی است، (شرفنامۀ منیری)