معنی ساربانگ - فرهنگ فارسی معین
معنی ساربانگ
- ساربانگ((نَ))
- یکی از آهنگ های موسیقی
تصویر ساربانگ
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ساربانگ
چاربانگ
- چاربانگ
- زود، چالاک، (ناظم الاطباء)، محسوس، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ستربانگ
- ستربانگ
- سار. (استینگاس) (ناظم الاطباء) ، دم جنبانک (استینگاس). صعوه و دم جنبانک. (ناظم الاطباء). رجوع به سترناک و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
ساربانی
- ساربانی
- عمل ساربان، حرفۀ ساربان، ساربان بودن، ساربانی کردن، حفاظت شتر کردن، صاحب و مالک شتر بودن، نگاهداری شتر کردن، ساروانی، شتربانی، اشترداری، جمالی، رجوع به ساربان شود
لغت نامه دهخدا