جدول جو
جدول جو

معنی ساخره

ساخره((خِ رِ یا رَ))
مؤنث ساخر، کشتی باد موافق یافته، جمع سواخر
تصویری از ساخره
تصویر ساخره
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ساخره

ساخره

ساخره
مونث ساخر: خریش مونث ساخر، کشتی باد موافق یافته جمع سواخر
ساخره
فرهنگ لغت هوشیار

ساخره

ساخره
تأنیث ساخر. رجوع به ساخر شود، کشتی باد موافق یافته. (منتهی الارب) (المنجد). ج، سواخر
لغت نامه دهخدا

سامره

سامره
مؤنث سامر، نام شهری در عراق که مرقد امام دهم و یازدهم در آن واقع شده است
سامره
فرهنگ نامهای ایرانی

سافره

سافره
مونث سافر راهی، فرستاده، گاواب (جل وزغ آبی) از گیاهان مونث سافر، صاحبان سفر: قوم سافره
فرهنگ لغت هوشیار