معنی ساتن
ساتن
((تَ))
نوعی پارچه نخی مانند اطلس
تصویر ساتن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ساتن
ساتن
ساتن
نوعی پارچه نخی شبیه به اطلس
فرهنگ لغت هوشیار
ساتن
ساتن
پارچه ای از جنس ابریشم یا لیون
فرهنگ فارسی عمید
ساتن
ساتن
ساختن، درست کردن، سازش کردن، کنار آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ساتی
ساتی
در مصر باستان، نام فرشته نگهبان ارواح
فرهنگ نامهای ایرانی
سالن
سالن
تالار
فرهنگ واژه فارسی سره
ساکن
ساکن
باشنده
فرهنگ واژه فارسی سره
ساختن
ساختن
ایجاد
فرهنگ واژه فارسی سره
ساکن
ساکن
بی حرکت، ایستاده، متوقف
فرهنگ لغت هوشیار
سافن
سافن
سیاهرگ پا
فرهنگ لغت هوشیار