جدول جو
جدول جو

معنی ژنگدان

ژنگدان((ژَ))
زنگوله، زنگ های کوچک که به گردن چهارپایان آویزند، زنگل
تصویری از ژنگدان
تصویر ژنگدان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ژنگدان

ژنگدان

ژنگدان
جلاجل، زَنگوله، زنگ کوچک کروی شکل که به پای کودکان یا گردن چهارپایان می بندند
زَنگُل، زَنگُله، زَنگدان، زَنگُلیچه، ژَنگُله
ژنگدان
فرهنگ فارسی عمید

ژنگدان

ژنگدان
زنگدان. زنگ. زنگله. جلاجل. ژنگدن. (برهان). زنگوله. زنگهای کوچک اطراف دورویه
لغت نامه دهخدا

انگدان

انگدان
گیاهی از تیره ّ چتریان که علفی است و پایا میباشد. این گیاه در اکثر صحاری ایران فراوانست. ارتفاعش 2 تا 5، 2 متر و ریشه اش راست و ستبر است ابر کبیر حلتیت انجدان انگوزاکما انگیان
فرهنگ لغت هوشیار

سنگدان

سنگدان
عضو عضلانی که دارای الیاف ماهیچه ای قوی و سخت جهت خرد کردن دانه ها و دیگر مواد غذائی پرندگان در مسیر مری پس از چینه دان و قبل از معده اصلی قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار

زنگدان

زنگدان
زَنگوله، زنگ کوچک کروی شکل که به پای کودکان یا گردن چهارپایان می بندند
زَنگُل، زَنگُله، زَنگُلیچه، ژَنگُله، ژَنگدان
زنگدان
فرهنگ فارسی عمید

انگدان

انگدان
اَنجُدان، گیاهی با ساقه های ستبر و میان تهی، برگ های سوراخ دار، گل های چتری، میوۀ سیاه و بدبو و ریشۀ راست و ستبر که از آن صمغی تلخ می گیرند، اَنگُژه، اَنگوژه، رافِه، اَنگُژَد، اَنگُیان
انگدان
فرهنگ فارسی عمید