معنی ژکال - فرهنگ فارسی معین
معنی ژکال
- ژکال((ژُ))
- چوب سوخته که پیش از خاکستر شدن آن را خاموش کنند، زغال
تصویر ژکال
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ژکال
ژکال
- ژکال
- زغال. فحم. انگشت. ژگال. صاحب برهان گوید این لغت گویند ارمنی است
لغت نامه دهخدا
ژکان
- ژکان
- از خود رمنده، شخصی که از روی اعراض در زیر لب خود بخود آهسته سخن گوید
فرهنگ لغت هوشیار