معنی ژک - فرهنگ فارسی معین
معنی ژک
- ژک((ژَ))
- سخنی که از روی خشم و غضب زیر لب گویند
تصویر ژک
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ژک
ژک
- ژک
- سخن زیر لب، سخنی که از روی خشم، غضب یا دلتنگی زیر لب بگویند
فرهنگ فارسی عمید
ژک
- ژک
- گردبرگرد دهن. (اوبهی) :
ز برما (ز سرما؟) ژک و پوز سگ بسته بود
بز و میش بر جای بربسته بود (کذا) .
عسجدی.
شاید اصل دک باشد (دک و پوز)
لغت نامه دهخدا