جدول جو
جدول جو

معنی زه کشیدن

زه کشیدن
کشیدن زه کمان، سخت شدن جراحت، تیر کشیدن عضلات
تصویری از زه کشیدن
تصویر زه کشیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با زه کشیدن

زه کشیدن

زه کشیدن
کشیدن زه کمان را. (فرهنگ فارسی معین). کشیدن زه کمان. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، سخت شدن جراحت. تیر کشیدن عضله. (فرهنگ فارسی معین) ، از محلی باتلاقی بوسیلۀ جویها، سیاه آبها را بیرون کردن تا زمین خشک و قابل زراعت شود. جویها کردن برای بیرون کردن رطوبت بسیار یا آب فاسد از زمینی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زه کشی و زه شود
لغت نامه دهخدا

زو کشیدن

زو کشیدن
اصطلاحی است در بازی الک دولک که طرف مغلوب باخته باید رد مسافت معینی بدون تازه نفس کردن نفس بدود
فرهنگ لغت هوشیار

نه کشیدن

نه کشیدن
باطل کردن، توضیح سابقا مرسوم بود که در اوراق (مانند مشق خط نو آموزن و غیره) عدد (9) را درشت در طول کاغذ رقم میکردند یعنی باطل شد
فرهنگ لغت هوشیار

زو کشیدن

زو کشیدن
اصطلاحی است در باز الک دولک که طرف مغلوب باخته باید در مسافت معینی بدون تازه کردن نفس بدود
فرهنگ فارسی معین