جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زه کشی

زه کشی

زه کشی
خشکاندن آب باتلاق، عمل خشکاندن باتلاق به وسیلۀ کندن گودال ها یا نهرهای کوچک و بردن آب های زائد به گودال ها و زمین های پست
زه کشی
فرهنگ فارسی عمید

زه کشی

زه کشی
عمل کندن جویهای گود تا رطوبت یا آب اراضی باتلاقی در آن گرد آمده زمین خشک و سالم شود. جداولی که در باتلاقها کنند برای اخراج آبهای عفن، تا زمین خشک و آمادۀ زراعت شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خشکانیدن آب زمین. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

آهن کشی

آهن کشی
عمل و شغل کسی که در گاراژها برای محکم تر شدن اسکلت اتومبیلها محل اتصال اجزای اسکلت را با تسمه های آهن مجددا می پیوندد
فرهنگ لغت هوشیار