معنی زنگ زدن
زنگ زدن
((زَ. زَ دَ))
زنگار گرفتن فلز و آیینه و مانند آن
تصویر زنگ زدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با زنگ زدن
زنگ زدن
زنگ زدن
Chime, Ring, Rust
دیکشنری فارسی به انگلیسی
زنگ زدن
زنگ زدن
звонить , ржаветь
دیکشنری فارسی به روسی
زنگ زدن
زنگ زدن
läuten, klingeln, rosten
دیکشنری فارسی به آلمانی
زنگ زدن
زنگ زدن
дзвонити , іржавіти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
زنگ زدن
زنگ زدن
dzwonić, rdzewieć
دیکشنری فارسی به لهستانی
زنگ زدن
زنگ زدن
鸣响 , 响铃 , 生锈
دیکشنری فارسی به چینی
زنگ زدن
زنگ زدن
repicar, tocar, enferrujar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
زنگ زدن
زنگ زدن
suonare le campane, suonare, arrugginirsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
زنگ زدن
زنگ زدن
repicar, sonar, oxidarse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی