جدول جو
جدول جو

معنی زنبارگی

زنبارگی((زَ رَ یا رِ))
بلهوسی، زن دوستی
تصویری از زنبارگی
تصویر زنبارگی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با زنبارگی

زن بارگی

زن بارگی
زن دوستی، زن بازی، برای مِثال جوانان بیشتر زن باره باشند / در آن زن بارگی پرچاره باشند (فخرالدین اسعد - ۵۵)
زن بارگی
فرهنگ فارسی عمید

زنگباری

زنگباری
منسوب به زنگبار اهل زنگبار از مردم زنگبار، صمغی سیاه که از درخت صنوبر گیرند
فرهنگ لغت هوشیار