معنی زمین دوز - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با زمین دوز
زمین بوس
- زمین بوس
- بوسیدن زمین و آن رسم ورود بدرگاه شاهان و بزرگان بود، آنکه زمین ادب بوسد
فرهنگ لغت هوشیار
زمین بوس
- زمین بوس
- کسی که برای ادای احترام نسبت به شخص بزرگ به خاک افتد و زمین را بوسه زند، بوسیدن یا گذاشتن صورت بر زمین برای اظهار احترام به کسی، زمین بوسی
فرهنگ فارسی عمید