معنی زمان خواستن - فرهنگ فارسی معین
معنی زمان خواستن
- زمان خواستن((~. خا تَ))
- مهلت خواستن
تصویر زمان خواستن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با زمان خواستن
فرمان خواستن
- فرمان خواستن
- اجازه خواستن. استجازه:
که بهر دیدن بیت المقدس
مرا فرمان بخواه از شاه دنیا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
زیان خاستن
- زیان خاستن
- زیان آمدن. گزند و ضرر رسیدن:
گر برنگ جامه عیبت کرد جاهل باک نیست
تابش مه را ز بانگ سگ کجا خیزد زیان.
خاقانی.
رجوع به زیان و دیگر ترکیب های آن شود
لغت نامه دهخدا