جدول جو
جدول جو

معنی زق زقو

زق زقو((زِ زِ))
آن که زیاد نق می زند و بهانه می گیرد
تصویری از زق زقو
تصویر زق زقو
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با زق زقو

زق زق

زق زق
آواز زاری بریده بریدۀ کودک. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

زق زق

زق زق
زغزغ و احساس ناملایم در زخم و جای سوختگی. (ناظم الاطباء). با کردن و افتادن صرف شود: از بس آب سرد بود که دستهام به زق زق افتاد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

لق لقو

لق لقو
نادرست نویسی لغلغو پارسی است کسی که نتواند راست بایستد و راست برود لرزان
فرهنگ لغت هوشیار

نق نقو

نق نقو
نادرست نویسسی نغنغو پارسی است. کسی که نغ زند و بهانه جوید (بیشتر در مورد کودکان آید)
فرهنگ لغت هوشیار