جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زراه

زراه

زراه
مطلق دریا را گویند و به عربی بحر خوانند. (برهان). دریا. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). دریا و بحر. (ناظم الاطباء). اوستائی ’زرایه’ (دریا) ، پهلوی ’زره’، بلوچی ’زیرا’. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

براه

براه
قاطع، برنده، برا، بیزاری، بیگناهی، وارهیدگی، وام رهی، آک رهی (آک عیب)
فرهنگ لغت هوشیار

زاره

زاره
غرش شیر، بیشه، بوستان، گله انبوه: اشتر و گوسپند گروه شتران، بیشه انبوه، چینه دان مرغ خرمگس
فرهنگ لغت هوشیار